Saturday, November 16, 2024

عنوان: اراجیف بی‌اساس علی جوانمردی: دیدگاه یک مارکسیست تحریف‌شده درباره رهبر واقعی ایران

 عنوان: اراجیف بی‌اساس علی جوانمردی: دیدگاه یک مارکسیست تحریف‌شده درباره رهبر واقعی ایران

نوشته بابی درویش
ایرانی-آمریکایی، مسلمان سابق، وگان سابق، دموکرات سابق، سوسیالیست سابق، مدیر اجرایی سابق شورای روابط اسلامی-آمریکایی (CAIR) در کلمبوس، رئیس سابق انجمن مسلمانان یوتا، و مسیحی محافظه‌کار عضو کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان

به‌عنوان یک ایرانی-آمریکایی که ویرانی‌های میهنم را به دست انقلاب اسلامی تجربه کرده‌ام، تأثیرات فاجعه‌بار ایدئولوژی‌های مارکسیستی را بر جوامع به‌ویژه در ایران دیده‌ام. ایران تحت سلطه توتالیتاریسم اسلامی و افراط‌گرایی چپ‌گرایانه به شدت آسیب دیده است. این مسئله زمانی بیشتر آزاردهنده می‌شود که افرادی مانند علی جوانمردی، که خود را مارکسیست و سوسیالیست می‌نامند، حملات بی‌اساس و گمراه‌کننده‌ای را علیه رهبر واقعی ایران، شاهزاده رضا پهلوی، مطرح می‌کنند.

علی جوانمردی اخیراً در یکی از نمایش‌های توهم‌آمیز خود، انتقاداتی جاهلانه و گمراه‌کننده علیه رضا پهلوی، وارث قانونی تاج‌وتخت پهلوی و یکی از معدود افرادی که نیازهای واقعی مردم ایران را درک می‌کند، بیان کرده است. افرادی مانند جوانمردی که در آرامش و رفاه کشورهای غربی زندگی می‌کنند، عاشق ترویج شعارهای چپ‌گرایانه درباره «عدالت اجتماعی» و «برابری» هستند، اما از طبیعت بنیادی نفاق خود غافل‌اند. واقعیت این است که امثال جوانمردی چیزی جز ابزارهای مفید یک ایدئولوژی شکست‌خورده نیستند، ایدئولوژی‌ای که باعث رنج و بدبختی در سراسر جهان شده است.

مارکسیسم، سوسیالیسم و سیاست‌های چپ‌گرایانه زندگی میلیون‌ها نفر را ویران کرده‌اند، به‌ویژه در خاورمیانه.

طنز ماجرا اینجاست: این «پیشروان» خود معمولاً ثروتمندتر از شاه ایران هستند. آن‌ها ایدئولوژی‌هایی را تبلیغ می‌کنند که وعده برابری می‌دهند، اما در عمل فقط باعث غنی شدن نخبگان و فقیر ماندن اکثریت می‌شوند. آنچه جوانمردی و امثال او نمی‌فهمند این است که ایران تحت رهبری شاه بسیار بهتر بود. شاه کسی بود که برای مدرن‌سازی ایران و توانمندسازی مردم تلاش کرد. در دوران شاه، ایرانی‌ها به آموزش، خدمات درمانی و فرصت‌های اقتصادی دسترسی داشتند، چیزهایی که ایدئولوژی‌های مارکسیستی هرگز نتوانستند فراهم کنند.

جای تعجب نیست که جوانمردی و هم‌فکرانش به رضا پهلوی حمله می‌کنند، مردی که درک کرده است آینده ایران در رد ایدئولوژی‌های مارکسیستی و اسلامی است که سال‌ها کشور را به ورطه نابودی کشانده‌اند. رضا پهلوی نماد امید میلیون‌ها ایرانی است که آرزوی ایرانی آزاد، شکوفا و دموکراتیک را دارند. رضا پهلوی نماینده روح مقاومت ایرانی است و واضح است که نخبگان مارکسیست از او می‌ترسند.

افرادی مانند علی جوانمردی باید به همان گودال سوسیالیستی بازگردند که از آن بیرون آمده‌اند. حرف‌های آن‌ها پوچ است و درک آن‌ها از واقعیت مانند وعده‌های خود کمونیسم بی‌اساس است. آن‌ها از سیستمی حمایت می‌کنند که بارها و بارها ثابت کرده است برای مردمی که ادعای خدمت به آن‌ها را دارد، فاجعه‌بار است. مارکسیسم، سوسیالیسم و کمونیسم همگی وعده برابری و عدالت می‌دهند، اما چیزی جز مرگ، ناامیدی و نابودی به بار نیاورده‌اند.

من از رنجی که ایدئولوژی‌ها و رژیم‌های سرکوبگر ایجاد کرده‌اند، عبور کرده‌ام. به‌عنوان یک سوسیالیست سابق، می‌توانم از تجربه شخصی بگویم که سوسیالیسم مردم را آزاد نمی‌کند، بلکه آن‌ها را به زنجیر می‌کشد. من چهره واقعی این ایدئولوژی‌ها را می‌شناسم زیرا آن‌ها را از نزدیک دیده‌ام. آنچه افرادی مانند جوانمردی نمی‌فهمند این است که مبارزه برای ایران آزاد درباره هم‌سویی با ایدئولوژی‌های شکست‌خورده نیست؛ بلکه ایستادگی بر ارزش‌هایی است که غرب و آمریکا را بزرگ کرده است: آزادی، دموکراسی و حاکمیت قانون.

اگر علی جوانمردی واقعاً به مردم ایران اهمیت می‌داد، او از توهمات مارکسیستی خود دست می‌کشید و از تنها مردی که می‌تواند تغییرات مورد نیاز ایران را به ارمغان بیاورد حمایت می‌کرد. به جای بازی در نقش یک ابزار مفید برای رژیم‌هایی که مردم خود را به بردگی می‌کشند، او باید به بقیه ما بپیوندد و از رضا پهلوی و چشم‌انداز او برای ایرانی دموکراتیک، آزاد و شکوفا حمایت کند.

منابع:

  1. خمینی، روح‌الله. حکومت اسلامی: ولایت فقیه. ۱۳۴۸.
  2. پهلوی، رضا. پایانی بر سکوت: سخنرانی‌ها و نامه‌های دوران تبعید شاهزاده. ۱۳۹۶.
  3. هیچنز، کریستوفر. محاکمه هنری کیسینجر. ۱۳۸۰.
  4. طرزی، امین. "اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران." مجله مطالعات خاورمیانه، ۱۳۸۸.
  5. نجم‌آبادی، افسانه. زنان با سبیل و مردان بدون ریش: اضطراب‌های جنسیتی در مدرنیته ایرانی. ۱۳۸۴.

No comments: