A Poem for Freedom: An Iranian-American’s Call to Liberation
By Bobby Darvish - darvishintelligence.blogspot.com
In the heart of Persia, where the roses bloom,
A land once bright, now shrouded in gloom.
From mountains high to the valleys low,
A cry for freedom begins to grow.
The Islamic Republic holds us tight,
With iron fists, they snuff our light.
They silence our voices, they chain our dreams,
But deep in our hearts, hope still gleams.
Oh, land of Cyrus, where dreams took flight,
We yearn for the dawn to break the night.
The echoes of laughter, the warmth of the sun,
A future of promise, for everyone.
We rise as one, the brave and the bold,
With stories of courage waiting to be told.
For each drop of blood spilled on sacred ground,
A testament to freedom that knows no bound.
In every protest, in every stand,
We fight for our rights, we reclaim our land.
No more oppression, no more despair,
We march for justice, for freedom, for air.
With each passing day, the tide will turn,
For the fires of liberty within us burn.
United we stand, both young and old,
Our spirits unyielding, our hearts pure gold.
So let the world hear our fervent plea,
To liberate Iran, to set us free.
For the future awaits, bright and divine,
In the name of freedom, let our spirits shine.
شعری برای آزادی: ندای یک ایرانی-آمریکایی برای رهایی
نوشته بابی دارویش - darvishintelligence.blogspot.com
در قلب پارس، جایی که گلها شکوفا میشوند،
سرزمینی که روزی روشن بود، اکنون در غم غوطهور است.
از کوههای بلند تا درههای عمیق،
فریاد آزادی آغاز به رشد میکند.
جمهوری اسلامی ما را به سختی در چنگ دارد،
با دستان آهنین، نور ما را خاموش میکند.
آنها صدای ما را خاموش میکنند، رویاهای ما را زنجیر میزنند،
اما در عمق دلهای ما، امیدی همچنان میدرخشد.
ای سرزمین کوروش، جایی که رویاها پرواز کردند،
ما برای سپیدهدمی که شب را بشکند، آرزو میکنیم.
پژواکهای خنده، گرمای آفتاب،
آیندهای از وعده، برای همه.
ما به عنوان یکصدا برمیخیزیم، شجاعان و دلیران،
با داستانهایی از شجاعت که منتظر بیان است.
برای هر قطره خونی که بر خاک مقدس ریخته شده،
شاهدی بر آزادی که حد و مرزی نمیشناسد.
در هر اعتراض، در هر ایستادگی،
برای حقوق خود میجنگیم، سرزمین خود را بازپس میگیریم.
دیگر سرکوب، دیگر ناامیدی،
برای عدالت، آزادی و تنفس میزنیم.
با هر روز که میگذرد، زمان تغییر خواهد کرد،
زیرا آتشهای آزادی درون ما میسوزند.
متحد ایستادهایم، چه جوان چه پیر،
روحهای ما تسلیمناپذیر، دلهای ما طلاست.
پس بگذارید جهان ندای پرشور ما را بشنود،
برای آزادسازی ایران، برای آزاد کردن ما.
زیرا آینده در انتظار است، روشن و الهی،
به نام آزادی، بگذارید روحهای ما بدرخشند.
No comments:
Post a Comment